
پارت ۲۷
رویــــ𖣔ـــــــــا شنبه سیزدهم دی ۱۳۹۹ 7:50ماهور
…..
رو صندلی نشستم و کیفمو روی میز گذاشتم.
خدارو شکر من اومدم تو این شرکت وگرنه این سالاری میخواست کارارو به کی بسپاره خودش بره مسافرت؟
تلفن زنگ زد که برش داشتم.
نیما: خانم کامکار؟ اگه میشه اون برگه های جدولارو بیارین...
_سلام. چشم الان میارم براتون.
و قطع کردم.
عوضی یه سلام درست حسابیم بلد نیست بکنه.
برگه هارو از تو کشو برداشتم.
چند تا تقه به در زدم و با صدای بفرمایید تو گفتنش درو باز کردم.
_سلام. بفرمایید.
نیما: ممنون. خانم کامکار؟
_بله؟
چند لحظه با چشمای پر نفوذش نگاهم کرد که الکی نگران شدم.
نگاهشو بین چشمام چرخوند و حس کردم گوشه ی لبش کمی بالا رفت.
نگاهشو از چشمام گرفت و گفت: هیچی، میتونین برین.
سری تکون دادم و رفتم.
نکنه شک کرده؟
با حالت ناله سرمو به سمت بالا گرفتم و چشامو بستمو زیر لب آهسته گفتم: خدایا خودت به دادم برس.
……
کارام که تموم شد بدون معطلی رفتم بیرون.
از صبح تا حالا یه بند دارم کار میکنم.
دیگه هم نیما صدام نزد.
بهتر... کیفمو انداختم رو مبل، یه لیوان آب خوردم و مقنعمو در آوردم که موهام پریدن بیرون.
دستی بهشون کشیدم و رفتم تو اتاق پیش گیسو.
داشت کتاب میخوند و طبق عادتش یه موزیک ملایم پیانو گذاشته بود.
کمی که با هم احوالپرسی کردیم لباسامو عوض کردم و یه کتاب از تو کتابخونه برداشتم و کنار گیسو نشستم و شروع کردم به خوندن.
..........
با صدای گوشیم به صفحش نگاه کردم.
شماره نا شناس بود.
با اخم کمی جواب دادم.
_بله؟
: کیمیا خانم؟
چند لحظه فکر کردم و فهمیدم صدای نیماست.
پوفی کشیدم و گفتم: بله بفرمایید.
نیما: ببخشید. میشه بیاین شرکت؟ به کمکتون نیاز دارم.
اخمم غلیظ تر شد که گفتم: چشم. الان میام.
خداحافظی که کردم گوشیو پرت کردم رو مبل و بعد از اینکه به گیسو جریانو گفتم آماده شدم و رفتم.
.......
نیما
.......
_خب اینارو که خودمونم داریم. نه منظورم لیست شرکت "آسا" ست.
کیمیا: خب اونا تو کامپیوتر خانم سالارین. اینایی که من داشتم همینا بودن.
_دستی به موهام کشیدم و با بی حالی گفتم: باشه. شماره ی خانم سالاریو که دارین. بهش زنگ بزنین پسوورد سیستمشو بگیرین. این کار خیلی واجبه.
کیمیا: آخه ایشون رو سیستمشون خیلی حساسن سپردن کسی بهش نزدیک نشه.
با لبخندی به این رفتارش گفتم: اگه بگین من بهتون این اجازه رو دادم خودش شیر فهم میشه.
کیمیا: چشم الان.
و رفت و مشغول زنگ زدن شد.
........
پارت ۲۷ تقدیم به نگاهاتون
نظر یادتون نره
عاشقتونم